نقشه راهی برای پيادهسازي ITSM
در ابتدا نیازمندیها، الزامات و استراتژي سازمان ارزیابی میشود تا آنچه در آینده و حال مورد نیاز سازمان است، مشخص شود. ارزیابی اولیه زیرساخت کنونی و موجود IT، روندها و خدمات موجود را مشخص نموده و درکی از وضعیت IT مطلوب آینده و خدماتی که برای رسیدن به اهداف در سراسر سازمان وجود دارد را به وجود میآورد.
تعریف نیازمندیها با تأکید بر روی کسب و کار، سرویس، سازمان و فناوری در سازمان و زیر ساخت IT برای تعیین الزامات و معیارهای مرتبط زیر به کار میرود:
- کسب و کار برای تعیین الزامات حال و آينده سازمان
- سرویس برای تعیین خدماتی که برای برآورده کردن آن نیازها باید فراهم شود.
- عملیات برای تعیین زیرساختهای IT مورد نیاز برای حمایت از خدمات
- تکنولوژی برای تعیین اینکه چه تکنولوژی در کنار زیرساخت IT موردنیاز است.
نتیجه نهایی، تعریف درستی از نیازمندیها است که به گونهای مؤثر سرویسهای IT را به نیازهای کسب و کار متصل میکند که ویژگیهای زیر را دارا میباشد:
- دارا بودن کمیت و کیفیت
- تاکتیکی و استراتژیک
- بر اساس استراتژی کسب و کار و سازمان
- قابل اندازهگیری، پیگیری، ارزیابی و گزارش
آنچه بدان اشاره شد، روشی از بالا به پایین، چپ به راست میباشد، هرچند چارچوب تکاملی و فازی ذاتی در Solution Method اجازه داشتن ورودیهای مختلف را میدهد و میتوان روی مناطق مختلفی به طور موازی کار کرد. هدف نهایی ایجاد تعادل بین زیر ساخت IT با نیازمندیهای کسب و کار میباشد.